کلمه جو
صفحه اصلی

دیواستی

فرهنگ فارسی

یکی از بزگان ایرانی .در اواخر دوره ساسانی سرزمین پادشاهان محلی داشته . نخستین کس از این خاندان اخشید (( طرخون ) ) و جانشین وی (( غوزک ) ) و جانشین او (( دیواشتی ) ) بود. وی در سال ۱٠۴ ه. ق . در جنگ با تازیان کشته شد.
دیواشتی .

لغت نامه دهخدا

دیواستی. ( اِخ ) دیواشتی. دیوشتی. دیواشتج. ضبط درست نام وی دیواستی واز نیاگان خاندان معروف میکالیان یا آل میکال در ایران بوده ، است. در نسبت خاندان میکالیان نام وی را «شور» چهارم ضبط کرده اند در کتابهای فارسی و تازی این کلمه دیواستی را به اشکال مختلف مانند دیواشتی ، دیواشنج ، وزواشتی ، وزواشنی و رواشی تحریف کرده اند. طبری در وقایع سال 104 هَ. ق. در زمان حکمرانی سعدبن عمرو حرشی در خراسان ذکری از دیواستی کرده گوید دیواشتی دهقان مردم سمرقند بود و نام او «دیواشنج » بود و آن را معرب کرده اند دیواشنی گفتند. اینکه در این مورداز تاریخ طبری نام این مرد دیواشنی و دیواشنج ضبط شده بیشتر بدان می ماند که کاتب یا ناشر دیواستج معرب دیواستگ را بدینگونه تحریف کرده باشد زیرا پیداست کلمه ای که در زبان دری دیواستی نوشته شده می بایست در پهلوی دیواستگ بنویسند و در تاریخ ابن الاثیر. ( چ لیدن ج 5 ص 82 و چ قاهره ج 5 ص 44 ). هم که این واقعه آمده نام او دیواشتج و دیوشتی چاپ شده است. ثابت بن عثمان بن سعود از پیشوایان تازی در این واقعه دیواستی دو بیتی سروده و این دو بیت در تاریخ طبری چنین آمده است :
اقرالعین مصرع کار زنج
و کشین و مالاقی بیار
و دیواشنی و مالاقی خلنج
بحصن خجنداذ دمروا فباروا.
و در تاریخ ابن اثیر دیواشنی و دیوشتی نیز آمده است. مهمترین سندی که درباره دیواستی بما رسیده نامه ای است از او که در کوه مغ در تاجیکستان «آآ. فریمان » خاورشناس معروف روس بدو خط سغدی و تازی در 1933 م. بدست آورده است و این نامه را دیواستی به جراح بن عبداﷲ حکمی نوشته که در سال 99 هَ. ق. از سوی عمربن عبدالعزیز حکمران خراسان و ماوارءالنهر بوده است و در سال 100هَ. ق. معزول شده و عبدالرحمن بن نعمان بجای او رفته است در آغاز نامه چنین آمده است : بسم اﷲ الرحمن الرحیم ،للامیرالجراح بن عبداﷲ من مولاه دیواستی... ( از احوال و اشعار رودکی سعید نفیسی ص 132 به بعد چ کتابخانه ابن سینا سال 1341ش ). دیواستی ( از نامهای مردان ایران ) شوربن شوربن شوربن شوربن فیروزبن یزدجردبن بهرام جد عبداﷲبن محمدبن میکال. ( یادداشت مؤلف ). [ دیوستیج ، دیوستی ، دیواستی ] یکی از بزرگان ایران است ، در اواخر دوره ساسانی. سرزمین سغد پادشاهان محلی داشته نخستین کس از این خاندان اخشید طرخون و جانشین وی غوزک و جانشین او دیواشتی بوده است که در سال 104 هَ.ق. در جنگ با تازیان کشته شده. ( فرهنگ فارسی معین ).رجوع به میکال و دیواشتی شود.


کلمات دیگر: