کلمه جو
صفحه اصلی

حج گاه

فرهنگ فارسی

جای حج گزاردن

لغت نامه دهخدا

حج گاه. [ ح َ ] ( اِ مرکب ) جای حج گزاردن :
بر گنگ و حجگاهشان تاختند
بر آن آب گنگ اندرانداختند.
اسدی ( گرشاسب نامه ).


کلمات دیگر: