کلمه جو
صفحه اصلی

حج گزاردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) حج کردن

لغت نامه دهخدا

حج گزاردن. [ ح َ گ ُ دَ ]( مص مرکب ) موافاة. ( منتهی الارب ). اجرای اعمال حج.


کلمات دیگر: