کلمه جو
صفحه اصلی

سادات طلس

فرهنگ فارسی

چهار تن بودند: قیسبنسعدبن عباده عبدالله بنزیبر احنف بنقیس شریح قاضی

لغت نامه دهخدا

سادات طلس. [ ت ِ طِ ] ( اِخ ) چهار تن بودند: قیس بن سعدبن عباده ، عبداﷲبن زبیر، احنف بن قیس ، شریح قاضی. و طلس بحرف عرب کسی را گویند که در روی وی اصلاً موی نباشد. رجوع به حبیب السیر چ قدیم تهران جزء دوم از ج 2 ص 240 و چ خیام ج 2 ص 124 شود.


کلمات دیگر: