کلمه جو
صفحه اصلی

صاحب الحقنه

فرهنگ فارسی

لقب ابوالحسین بن کشکر ایاست

لغت نامه دهخدا

( صاحب الحقنة ) صاحب الحقنة. [ ح ِ بُل ْ ح ُ ن َ ] ( اِخ ) لقب ابوالحسین بن کشکرایا. قفطی در تاریخ الحکما او را بدین لقب یاد کرده ودر عیون الانباء گوید وی طبیبی عالم و در صناعت طب به فضل و اتقان مشهور بود و در خدمت امیر سیف الدولةبن حمدان میزیست. چون عضدالدوله بیمارستان بغداد را بنانهاد او را به طبابت آنجا برگزید. او را حقنه ای است که در علاج و دفع قیام کبدی بکار می برد و از این جهت به صاحب الحقنة معروف گشته است. ( ج 1 ص 238 ). و در نامه دانشوران او را ابوالحسن بن کشکرایا ضبط کرده اندو گویند وی زمان الطایع باللّه عباسی و چند تن دیگراز خلفا را درک کرده و از اجله شاگردان سنان بن ثابت بن قرّه بود و در بدایت امر در موصل و میافارقین میزیست. گویند وقتی امیر سیف الدوله را در میدان جنگ ضربتی بر کمر رسید و بدان سبب مجاری بول وی را آفتی پیدا شد که قوه ماسکه از عمل خود بازماند و اطبا از معالجت آن عاجز گشتند و بعض معتمدین مهارت ابوالحسین را در حضرت سیف الدوله متذکر شد و او طبیب را از موصل بطلبید، صاحب الحقنة پس از رسیدن به حضور امیر حبی را که جزء اعظم آن فرفیون بود ترتیب داد و پس از چند روز استعمال آن امیر را بهبودی حاصل گشت و صاحب الحقنة را به عطایای بسیار بنواخت. ( ج 1 صص 194 - 195 ).

صاحب الحقنة. [ ح ِ بُل ْ ح ُ ن َ ] (اِخ ) لقب ابوالحسین بن کشکرایا. قفطی در تاریخ الحکما او را بدین لقب یاد کرده ودر عیون الانباء گوید وی طبیبی عالم و در صناعت طب به فضل و اتقان مشهور بود و در خدمت امیر سیف الدولةبن حمدان میزیست . چون عضدالدوله بیمارستان بغداد را بنانهاد او را به طبابت آنجا برگزید. او را حقنه ای است که در علاج و دفع قیام کبدی بکار می برد و از این جهت به صاحب الحقنة معروف گشته است . (ج 1 ص 238). و در نامه ٔ دانشوران او را ابوالحسن بن کشکرایا ضبط کرده اندو گویند وی زمان الطایع باللّه عباسی و چند تن دیگراز خلفا را درک کرده و از اجله ٔ شاگردان سنان بن ثابت بن قرّه بود و در بدایت امر در موصل و میافارقین میزیست . گویند وقتی امیر سیف الدوله را در میدان جنگ ضربتی بر کمر رسید و بدان سبب مجاری بول وی را آفتی پیدا شد که قوه ٔ ماسکه از عمل خود بازماند و اطبا از معالجت آن عاجز گشتند و بعض معتمدین مهارت ابوالحسین را در حضرت سیف الدوله متذکر شد و او طبیب را از موصل بطلبید، صاحب الحقنة پس از رسیدن به حضور امیر حبی را که جزء اعظم آن فرفیون بود ترتیب داد و پس از چند روز استعمال آن امیر را بهبودی حاصل گشت و صاحب الحقنة را به عطایای بسیار بنواخت . (ج 1 صص 194 - 195).



کلمات دیگر: