کلمه جو
صفحه اصلی

صاحب الحضر

فرهنگ فارسی

مجمل التواریخ ارد که چون بلاش بن خسرو خبر یافت که رومیان به شهر پارسیان سپاه خواهند آورد از ملوک طوایف یاوری خواست و هر کسی او را مال و سپاه بی اندازه فرستاد و قوی گشت

لغت نامه دهخدا

صاحب الحضر. [ ح ِ بُل ْ ح َ ] ( اِخ ) در مجمل التواریخ آرد که چون بلاش بن خسرو خبر یافت که رومیان به شهر پارسیان سپاه خواهند آورد، از ملوک طوایف یاوری خواست و هر کسی او را مال و سپاه بی اندازه فرستاد و قوی گشت ، پس صاحب الحضر را که از دست ملوک طوائف بر سرحد روم بود بر ایشان مهتر کرد و پیروزی یافت بر سپاه روم و پادشاه وقت را بکشت. ( مجمل التواریخ ص 60 ).


کلمات دیگر: