( صفت ) مهیا بسامان بااسباب و وسایل .
ساخته کاچار
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
( ~ . ) (ص مر. ) با اسباب و وسایل .
لغت نامه دهخدا
ساخته کاچار. [ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ) آماده. با اسباب. بسامان و به اندام :
اکنون سور است و مردم آید بسیار
کارشگرف است و صحن ساخته کاچار.
اکنون سور است و مردم آید بسیار
کارشگرف است و صحن ساخته کاچار.
نجیبی.
فرهنگ عمید
۱. ساخته و آماده، با سازوسامان، بسامان.
۲. با آلات و ادوات آماده.
۲. با آلات و ادوات آماده.
کلمات دیگر: