ولایتی است بماورائ النهر که ورای آن بیابانی است ریگستان کفار در آن مقام دارند و مردم آنجا اکثر جولاه باشند.
شادغر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شادغر. [ غ َ ] (اِخ ) ولایتی است به ماوراءالنهر که ورای آن بیابانی است ریگستان ، کفار در آن مقام دارند و مردم آنجا اکثر جولاه باشند. (فرهنگ رشیدی ). مصحف شاوغر. رجوع به شاوغر شود.
شادغر. [ غ َ ] ( اِ ) نای رویین. ( فرهنگ رشیدی ). نفیر.
شادغر. [ غ َ ] ( اِخ ) ولایتی است به ماوراءالنهر که ورای آن بیابانی است ریگستان ، کفار در آن مقام دارند و مردم آنجا اکثر جولاه باشند. ( فرهنگ رشیدی ). مصحف شاوغر. رجوع به شاوغر شود.
شادغر. [ غ َ ] ( اِخ ) ولایتی است به ماوراءالنهر که ورای آن بیابانی است ریگستان ، کفار در آن مقام دارند و مردم آنجا اکثر جولاه باشند. ( فرهنگ رشیدی ). مصحف شاوغر. رجوع به شاوغر شود.
شادغر. [ غ َ ] (اِ) نای رویین . (فرهنگ رشیدی ). نفیر.
فرهنگ عمید
نای رویین، نفیر.
کلمات دیگر: