کلمه جو
صفحه اصلی

شاتن

فرهنگ فارسی

بافنده

لغت نامه دهخدا

شاتن. [ ت ِ ] ( ع ص ) بافنده. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

شاتن : در همه ی دوره های عیلام یک حوزه ی مذهبی به معبد وابسته بود ، در پایتخت کاهنان متعددی بودند و کارکنان زیادی داشتند . در راس این حوزه کاهن اعظم قرار داشت و حتی در نوشته های عیلامی عنوان او را در ضبط آکادی اش � پاشیشو رابو� می توان یافت و در کنار آنان کاهنان عادی عیلامی عنوان شاتن را داشتند


کلمات دیگر: