ابن نمر حضرمی جاهلی است
شاجی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شاجی. ( اِخ ) همان ابن سعد العشیره در نسب جعفیین است. ( منتهی الارب ) ( تاج العروس ذیل ش ج و ).
شاجی. ( اِخ ) ابن نمر حضرمی جاهلی است. توبةبن زرعةبن نمربن شاجی از فرزندان او است. فتح مصر را دریافته است. ( منتهی الارب ) ( تاج العروس ذیل ش ج و ).
شاجی. ( اِخ ) ابن نمر حضرمی جاهلی است. توبةبن زرعةبن نمربن شاجی از فرزندان او است. فتح مصر را دریافته است. ( منتهی الارب ) ( تاج العروس ذیل ش ج و ).
شاجی . (اِخ ) ابن نمر حضرمی جاهلی است . توبةبن زرعةبن نمربن شاجی از فرزندان او است . فتح مصر را دریافته است . (منتهی الارب ) (تاج العروس ذیل ش ج و).
شاجی . (اِخ ) همان ابن سعد العشیره در نسب جعفیین است . (منتهی الارب ) (تاج العروس ذیل ش ج و).
پیشنهاد کاربران
معنی شاجی در ترکی به معنی جوی آب میباشد
کلمات دیگر: