کلمه جو
صفحه اصلی

زبرک

فرهنگ فارسی

زرشک امبر باریس

لغت نامه دهخدا

زبرک. [ زَ ] ( اِ ) زرشک. امبرباریس. بعضی آنرا زبرک یا زبوک ضبط کرده اند. ( از دزی ج 1 ص 579 ).

پیشنهاد کاربران

زبرک ( zebrak ) : در برخی نواحی ایران به ویژه شیراز به بیماری سرخک گفته می شود.


کلمات دیگر: