کلمه جو
صفحه اصلی

طرسیقوس

فرهنگ فارسی

لغه بمعنی فرمانده نظامی است ولی آنرا نام حکیم و زاهد و نیز پادشاهی از نصاری گرفته اند. مراد از [ طرسیقوس اعظم ] در شعر خاقانی : [ کنم در پیش طرسیقوس اعظم ز روح القدس و ابن واب مجارا ] رئیس روحانی بزرگ مسیحیانست .

لغت نامه دهخدا

طرسیقوس. [ طُ ] ( اِخ ) نام زاهدی و حکیمی بوده از نصاری ، و بعضی گویند نام پادشاهی است از نصاری. ( برهان ) ( آنندراج ) :
کنم در پیش طرسیقوس اعظم
ز روح القدس و ابن و اب مجارا.
خاقانی.
و طروسیقوس نیز آمده است. رجوع به طروسیقوس شود. مینورسکی گوید: چنین عنوانی در فهرست مقامات ( روحانی ) بیزانسی در آثارالباقیه بیرونی ص 290 ( ترجمه ص 284 ) وجود ندارد، مگر بگوئیم که «طرسیقوس » قرائت غلط استراتگوس ( اصرذیقوس )باشد. ( حاشیه برهان قاطع چ معین : طرسیقوس ).

پیشنهاد کاربران

اسقف اعظم


کلمات دیگر: