کلمه جو
صفحه اصلی

شاه زنان

فرهنگ فارسی

زن ممتاز از دیگر زنان زن که بر دیگر زنان سروری و برتری داشته باشد .

لغت نامه دهخدا

شاه زنان. [ هَِ زَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زن ممتاز از دیگر زنان. زن که بر دیگر زنان سروری و برتری داشته باشد.

شاه زنان. [ هَِ زَ ] ( اِخ ) لقب شهربانو دخت یزدگرد همسر امام حسین بن علی علیه السلام و مادر حضرت زین العابدین سجاد ( ع ). ( یادداشت مؤلف ).

شاه زنان. [ هَِ زَ ] ( اِخ ) لقب دختر شاهرخشاه پسر رضاقلی میرزا پسر نادرشاه و مادر محمدقلی میرزای ملک آرا. دومین فرزند فتحعلی شاه. ( حاشیه سبک شناسی ج 3 ص 397 ).

شاه زنان . [ هَِ زَ ] (اِخ ) لقب دختر شاهرخشاه پسر رضاقلی میرزا پسر نادرشاه و مادر محمدقلی میرزای ملک آرا. دومین فرزند فتحعلی شاه . (حاشیه ٔ سبک شناسی ج 3 ص 397).


شاه زنان . [ هَِ زَ ] (اِخ ) لقب شهربانو دخت یزدگرد همسر امام حسین بن علی علیه السلام و مادر حضرت زین العابدین سجاد (ع ). (یادداشت مؤلف ).


شاه زنان . [ هَِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زن ممتاز از دیگر زنان . زن که بر دیگر زنان سروری و برتری داشته باشد.


پیشنهاد کاربران

اسم دختر در زبان لری بختیاری
شازنان::شاه زنان


کلمات دیگر: