کلمه جو
صفحه اصلی

لاذ

فرهنگ فارسی

لاد (۳ )
جمع : لاذه

لغت نامه دهخدا

لاذ. ( اِ ) لاد. چینه دیوار. || اصل. لاد. || نوعی است از جامه. ( مهذب الاسماء ). پرنیان نرم. لاد. دیبای تنک و نرم. کسوتی نفیس از حریر که در چین سازند.

لاذ. ( ع اِ ) ج ِ لاذة. ( منتهی الارب ).

لاذ. (اِ) لاد. چینه ٔ دیوار. || اصل . لاد. || نوعی است از جامه . (مهذب الاسماء). پرنیان نرم . لاد. دیبای تنک و نرم . کسوتی نفیس از حریر که در چین سازند.


لاذ. (ع اِ) ج ِ لاذة. (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: