کلمه جو
صفحه اصلی

مائین

فرهنگ فارسی

به معنی صدها

از نواحی شیراز است

لغت نامه دهخدا

مائین. ( اِخ ) شهری است از اعمال فارس از نواحی شیراز. ( معجم البلدان ).

مائین. [ مِئین ] ( ع عدد، ص ، اِ ) به معنی صدها. این جمع مائة است به حذف تای فوقانی. ( غیاث ) ( آنندراج ). و رجوع به مئین شود.

مائین . [ مِئین ] (ع عدد، ص ، اِ) به معنی صدها. این جمع مائة است به حذف تای فوقانی . (غیاث ) (آنندراج ). و رجوع به مئین شود.


مایین. ( اِخ ) از نواحی شیراز است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). مایین شهرکی است در میان کوهستان افتاده در زیر گریوه ای و سر راه است و سردسیر است و آب روان خوش دارد وغله و میوه خیزد نه بسیار... ( فارسنامه ابن البلخی ص 123 ). شهرکی است در میان کوهستان بر راه کوشک زرد و هوایش معتدل و به سردی مایل است آب روان دارد و حاصلش غله و میوه... و آنجا مزار شیخ گل اندام است و در پای گریوه ، مزار امام زاده اسماعیل بن موسی کاظم است و آن شهرک قصبه عمل «رامجرد» است. ( نزهةالقلوب چ لیدن جزء3 ص 124 ). شهری میان کوشک زرد و شیراز، ابن بطوطه گوید از یزد خاص ( یزد خواست ) به دشت روم و از آنجا به مایین رفتم. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به نزهةالقلوب ص 123، 185 و 218 شود.

مائین . (اِخ ) شهری است از اعمال فارس از نواحی شیراز. (معجم البلدان ).


دانشنامه عمومی

مائین، روستایی از توابع بخش درودزن شهرستان مرودشت در استان فارس ایران است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان ابرج قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۶۵ نفر (۱۴۸خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: