( صفت ) آنچه که عیارش کامل نباشد مغشوش ( زر و سیم ) : به سوق صیرفیان درحکیم را آن به که برمحک نزند سیم ناتمام عیار. ( سعدی )
ناتمام عیار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ناتمام عیار. [ ت َ ] ( ص مرکب ) صفت زر و سیم مغشوش و ناسره. که عیارش تمام نیست :
به سوق صیرفیان در حکیم را آن به
که بر محک نزند سیم ناتمام عیار.
به سوق صیرفیان در حکیم را آن به
که بر محک نزند سیم ناتمام عیار.
سعدی.
کلمات دیگر: