کلمه جو
صفحه اصلی

نابیوسی

لغت نامه دهخدا

نابیوسی. [ ب َ ] ( ق مرکب ) فجاءة. ناگهانی :
افسوس که عمر نابیوسی بگذشت
وین عمر چو جان عزیز ازسی بگذشت.
؟ ( جهانگشای جوینی ج 1 ص 6 ).


کلمات دیگر: