کلمه جو
صفحه اصلی

ناتوان بین

فرهنگ فارسی

رشکین حسود .

لغت نامه دهخدا

ناتوان بین. [ ت َ ] ( نف مرکب ) حاسد زیرا که کسی را توانا دیدن نمیتواند. ( غیاث ). رشکین. حسود. بدخواه. ( ناظم الاطباء ) :
چشم او دید دست من بوسید
آن که میگفت ناتوان بین است.
میرزا عبدالغنی قبول ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: