کلمه جو
صفحه اصلی

ماتع

فرهنگ فارسی

نام والد کعب معروف به کعب الاخبار

لغت نامه دهخدا

ماتع. [ ت ِ ] ( ع ص ) دراز از هر چیز. ( ناظم الاطباء ). دراز و نیکو از هرچیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || میزان چرب و غالب و یا فاضل و افزون. یقال : میزان ماتع، ای راجح. || رسن نیکوتافته و محکم. || نبیذ سخت سرخ ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || جید و نیکو از هر چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). نیکوی از هر چیزی. ( ناظم الاطباء ).

ماتع. [ ت ِ ] ( اِخ )نام والد کعب معروف به کعب الاحبار. ( منتهی الارب ).

ماتع. [ ت ِ ] (اِخ )نام والد کعب معروف به کعب الاحبار. (منتهی الارب ).


ماتع. [ ت ِ ] (ع ص ) دراز از هر چیز. (ناظم الاطباء). دراز و نیکو از هرچیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || میزان چرب و غالب و یا فاضل و افزون . یقال : میزان ماتع، ای راجح . || رسن نیکوتافته و محکم . || نبیذ سخت سرخ (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || جید و نیکو از هر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نیکوی از هر چیزی . (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: