کلمه جو
صفحه اصلی

نابتی

لغت نامه دهخدا

نابتی. [ب ِ ] ( اِخ ) اسحاق بن ابراهیم نابتی. ( منتهی الارب ).

نابتی. [ ب ِ ] ( اِخ ) ابراهیم بن احمدبن عبداﷲ همدانی معروف است به ابن نابتی. شرح این نسبت در الانساب سمعانی آمده است. ( ص 550 ). و نیز رجوع به ابن نابتی شود.

نابتی . [ ب ِ ] (اِخ ) ابراهیم بن احمدبن عبداﷲ همدانی معروف است به ابن نابتی . شرح این نسبت در الانساب سمعانی آمده است . (ص 550). و نیز رجوع به ابن نابتی شود.


نابتی . [ب ِ ] (اِخ ) اسحاق بن ابراهیم نابتی . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: