کلمه جو
صفحه اصلی

واج انداختن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بیاد آوردن بچه را از چیزی که فراموش کرده بود و وقتی که بیاد آن افتد آنرا طلب کند .
بیاد آوردن بچه را از چیزی که فراموش کده بود و وقتی که بیاد آن افتاده آنرا میخواهد و طلب میکند .

لغت نامه دهخدا

واج انداختن. [ اَ ت َ ] ( مص مرکب ) به یاد آوردن بچه را از چیزی که فراموش کرده بود و وقتی که به یاد آن افتاده آن را میخواهد و طلب میکند.


کلمات دیگر: