ادا نشده تادیه نشده .
نا پرداخته
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ناپرداخته. [ پ َ ت َ/ ت ِ ] ( ن مف مرکب ) ادانشده. تأدیه نشده. کارسازی نشده. || تمام نشده. ناقص. نابساخته. که ساخته و پرداخته نشده. نامرتب. غیرمهیا. آماده نشده. || صیقل نخورده. که جلادار و صاف و شفاف نیست.
پیشنهاد کاربران
تباه شده، سوخت شده، وصول نشده
کلمات دیگر: