کلمه جو
صفحه اصلی

وابنیت

لغت نامه دهخدا

وابنیت. [ ] ( اِخ ) یکی از دو شهر صقلاب که در مشرق آن قرار دارد. ( شهر غربی آن خرداب نامیده میشود ). ( حدود العالم ص 107 ).


کلمات دیگر: