روحانیان. ( اِ مرکب ) رجوع به روحانی بضم را شود.
روحانیان
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
افراد دین دار ، عالم
روحانیان: فرشتگان
( ( با هوای جسم رفتن در ره روحانیان
در لباس دیو جستن رتبت روح الامین ) )
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص 444. )
( ( با هوای جسم رفتن در ره روحانیان
در لباس دیو جستن رتبت روح الامین ) )
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص 444. )
فرشتگان
کلمات دیگر: