کلمه جو
صفحه اصلی

کشندگان

فرهنگ فارسی

جمع کشنده قاتلین

لغت نامه دهخدا

کشندگان. [ ک ُ ش َ دَ / دِ ] ( اِ ) ج ِ کشنده. قاتلین : چون اهل کوفه شغب کردند بر مختار، سائب بن ملک در میان لشکر مختار طلب کشندگان حسین بن علی علیه السلام کرد. ( تاریخ قم ص 288 ). رجوع به کشنده شود.

پیشنهاد کاربران

مرگ آفرینان


کلمات دیگر: