کلمه جو
صفحه اصلی

بارجامه

فرهنگ فارسی

( اسم ) کیسه ای بزرگ و ستبر که بر پشت چارپایان بارکش افکنند و در آن خاک شن آهک و جز آن ریزند جوال .

فرهنگ معین

(مَ یا مِ ) (اِمر. ) جوال .

لغت نامه دهخدا

بارجامه. [ م َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) جوالی را گویند که دهن آن از پهلو باشد و بر بالای چاروا اندازند و هر چیز خواهند در آن کنند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). جوالی را گویند که دهن آن در پهلو باشد و بر پشت خر افکنند و هر چه خواهند در آن پر کنند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). صندوق رخت. خورجین. خرجین. ( دِمزن ).

فرهنگ عمید

کیسۀ بزرگ و ستبری که بر پشت چهارپایان بارکش می اندازند و در آن خاک، شن، آهک، یا چیزهای دیگر می ریزند، جوال، تاچه.


کلمات دیگر: