کلمه جو
صفحه اصلی

ابخسب

فرهنگ فارسی

( آبخسب ) ( اسم ) چارپایی که چون آب بیند در آن بخسبد و این از عیوب چارپایانست .
ستوریکه در آب بخسبد

فرهنگ معین

( آبخسب ) (خُ ) (اِفا. اِمر. ) چارپایی که چون آب ببیند در آن بخسبد و این از عیوب چارپایان است .

لغت نامه دهخدا

( آبخسب ) آبخسب. [ خ ُ ] ( نف مرکب ) ستوری که چون آب بیند در آن بخسبد و این از عیوب اسب و جز آن است.

فرهنگ عمید

( آب خسب ) چهارپایی که هرگاه در راه خود به رودخانه یا جای تنگ آب برسد میان آب بخسبد.

پیشنهاد کاربران

ستوری که تا بنهر اب برسد از ان بترسد ودر ساحل نهربخسبد این عیب بزرگ را معمولا حمار دارد چون حیوانات دیگر کمتر از این ترفند ها استفاده میکنند

به سفره آبی که در زیر زمین زیاد در ان آب خوابیده است آبخسب میگویند


کلمات دیگر: