کلمه جو
صفحه اصلی

ابلک

فرهنگ معین

(اَ لَ ) (اِ. ) گیاهی از تیرة اسفناجیان که در بیابان های خشک روید و شاخه های بسیار دارد و دارای دانه های دو شاخ است که باد آن را به آسانی از جا می کند.

لغت نامه دهخدا

ابلک. [ اَ ل َ ] ( ص ، اِ ) بگفته لغت نامه نویسان فارسی ، اصل کلمه ابلق عرب و بهمان معنی است و شاهد ذیل را نیز از سیف اسفرنگ می آورند :
تا سوی او نکشد دولت تو بیش کمان
خصم شاد است بدلجوئی تیر ناوک
گر بداند که بدور تو دورنگی عیب است
صبح صادق نکند ادهم شب را ابلک.
ابلوک را نیز مرادف آن شمرده اند. واﷲ اعلم.

فرهنگ عمید

۱. ‹ابلوک› [قدیمی] = ابلق
۲. (اسم ) (زیست شناسی ) گیاهی با شاخه های باریک و برگ ها و دانه های ریز سه پهلو که در بیابان های خشک می روید و با وزش باد از جا کنده می شود.

دانشنامه عمومی

متن را ببینید
ابلک ماسه ای (Ceratocarpus arenarius): که فراوانترین گونهٔ سردهٔ «ابلک» است و در ایران، افغانستان و توران به وفور می روید. arenarius به معنی «ماسه ای» می باشد این گونه فراخناهای ماسه ای را همچون فرشی ستبر و پیوسته می پوشاند. نام دیگر این گونه در زبان فارسیتیغ تازی است.
ابلک دریاکناری (ساحلی) (Ceratocarpus maritimus): ‏maritimus به معنی «دریاکناری» (لب ساحل دریا) می باشد.
Ceratocarpus salinus
Ceratocarpus turkestanicus
Ceratocarpus utriculosus: ‏utriculosus به معنی «آبدان دار (کیسه دار)» می باشد. میوه کوچک این گونه از ابلک، تنها یک تخم دارد.
Ceratoides(وضع کننده:Gagnebin)
اَبَلَک ها (Ceratocarpus) سرده ای (جنسی) از گیاهان علفی است، از تیرهٔ تاج خروسان (Amaranthaceae) و زیرتیرهٔ اسفناجیان (Chenopodiaceae).«ابلک» گیاهیست علفی، پهن برگ، بوته ای و یک ساله. ابلک شاخه های بسیار دارد و باد آن را به آسانی از جا برمی کند. ارتفاع این گیاه از پایه تا نوک بلندترین شاخه و برگش، بین ‎۵-۳۰ سانتی متر می باشد. برگهایش تسمه شکل و نوک تیز است. بهار گل می کند، تابستان و تیرماه تخم می بندد؛ در نوک تخمش دو خار دراز دارد (به بیانی دیگر، دانه های (تخم های) دو شاخ دارد). به خاطر همین ویژگی ها، به ابلک سرشاخی یا میوه شاخی نیز می گویند.ابلک، خوراک خوبی برای گوسفند، بز، اسپ و شتر است. ابلک در دورهٔ تخم بندی ‎۲٫۴-۶٫۵٪ پروتئین و ‎۱٫۹-۲٪ چربی دارد.واژهٔ «اَبَلَک» از زبان فارسی به زبان های ترکی آسیای میانه نیز راه یافته است و ایشان هم این گیاه را به شیوهٔ همسان (با تلفظ «اِبِلِک») می خوانند.
ابلک پنج گونه دارد:


کلمات دیگر: