کلمه جو
صفحه اصلی

یاد دارنده

فرهنگ فارسی

( اسم ) بخاطردارنده متذکر مقابل فراموش کننده : و یا دارنده بود هر چیزها را که بکودکی شنیده بود و دیده بود.

لغت نامه دهخدا

یاددارنده. [ رَ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) آن که بخاطر دارد: و یاددارنده بود هر چیزها را که به کودکی شنیده بود. ( هدایةالمتعلمین ص 123 ).


کلمات دیگر: