چیزی که فروغ یاقوت داشته باشد چیزی که آب و رنگ آن مانند یاقوت باشد
یاقوت فروغ
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
یاقوت فروغ. [ ف ُ ] ( ص مرکب ) چیزی که فروغ یاقوت داشته باشد. ( آنندراج ). چیزی که آب و رنگ آن مانند یاقوت باشد. ( ناظم الاطباء ) :
در هوای لب یاقوت فروغ تو عقیق
اشک گرمی است که از چشم سهیل افتاده ست.
در هوای لب یاقوت فروغ تو عقیق
اشک گرمی است که از چشم سهیل افتاده ست.
صائب ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: