کلمه جو
صفحه اصلی

ابرون

فارسی به انگلیسی

jade plant

فرهنگ اسم ها

اسم: آبرون (دختر) (فارسی) (تلفظ: abrun) (فارسی: آبرون) (انگلیسی: abrun)
معنی: همیشه سبز، همیشه جوان، گل همیشه بهار، شاد سرزنده

فرهنگ فارسی

( آبرون ) همیشه بهار
نوعی از ریاحین که پیوسته سبز بود
مصحف کلمه ایزون

فرهنگ معین

( آبرون ) ( اِ. ) گل همیشه بهار.

لغت نامه دهخدا

( آبرون ) آبرون. ( اِ ) نوعی از ریاحین که پیوسته سبز بود و برگ آن نیفتد و پای دیوارها و جاهای سایه دار روید و آن را به عربی حی العالم گویند و در طب بکار است و در آذربایجان بسیار باشد. ( از برهان ). همیشه جوان. همیشک جوان. بیش بهار. میش بهار. میشا. اذن القاضی. اذن القسیس. بعضی گویند بستان افروز است و خوردن آن با شراب کرمهای دراز معده را برآورد. ( از برهان ).
ابرون. [ اَ ] ( یونانی ، اِ ) مصحف کلمه ایزون یونانی است. رجوع به ایزون شود.

ابرون . [ اَ ] (یونانی ، اِ) مصحف کلمه ٔ ایزون یونانی است . رجوع به ایزون شود.


فرهنگ عمید

گل همیشه بهار.

دانشنامه عمومی

ابرون، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان زرند در استان کرمان ایران است.
این روستا در دهستان جرجافک قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.

جدول کلمات

آبرون
نام گلی که در فارسی همیشه بهار گویند

پیشنهاد کاربران

ابرون فامیلی در استان گلستان شهرستان علی اباد کتول میباشند ودر اصفهان

اسم یک جاده است

نام خانوادگی ای در شهرستان ساوه و نیز در استان گلستان.

فامیلی است در استان فارس شهرستان داراب ،
که از تکامل آبروان به وجود امده

آبرون یک فامیل هست که در استان های گلستان سیستان و بلوچستان و استان فارس و خراسان رضوی و . . .
ساکن هستند.

آبرون یه فامیله که تو استان کهگیلویه و بویراحمد ساکنن

آبرون فامیلی یک طایفه در بندرعباس و جنوب کرمان است


کلمات دیگر: