کلمه جو
صفحه اصلی

وادی النمل

فرهنگ فارسی

موضعیست که سلیمان در آنجا مور را مورد خطاب قرار دارد و گفته اند بین جبرین و عسقلان است .

لغت نامه دهخدا

وادی النمل. [ دِن ْ ن َ ] ( اِخ ) در حکمةالاشراق باری حرص استعاره گردیده است : فاذا أتیت «وادی النمل » فانفض ذیلک : پس چون به وادی مورچگان برسی ( یعنی حرص ) دامن را بیفشان. ( از حکمةالاشراق چ و تفسیر هانری کربن ص 6 ).

وادی النمل. [ دِن ْ ن َ ] ( اِخ ) موضعی است که سلیمان در آنجا مور را مورد خطاب قرار داد و گفته اند بین جیرین و عسقلان است. ( معجم البلدان ). در المعرب جوالیقی ص 290 چنین آمده است. ابن درید گوید: کبریتی که موجب برافروختن آتش است به نظر من عربی نیست. و کبریت احمر از ماده ای است که معدنش در «وادی النمل » آن سوی شهرهای تبت است و این همان جایی است که سلیمان علیه السلام از آنجا عبور کرد. و رجوع به «وادی موران » و «وادی مورچگان » و معجم البلدان و المعرب شود.

وادی النمل . [ دِن ْ ن َ ] (اِخ ) در حکمةالاشراق باری حرص استعاره گردیده است : فاذا أتیت «وادی النمل » فانفض ذیلک : پس چون به وادی مورچگان برسی (یعنی حرص ) دامن را بیفشان . (از حکمةالاشراق چ و تفسیر هانری کربن ص 6).


وادی النمل . [ دِن ْ ن َ ] (اِخ ) موضعی است که سلیمان در آنجا مور را مورد خطاب قرار داد و گفته اند بین جیرین و عسقلان است . (معجم البلدان ). در المعرب جوالیقی ص 290 چنین آمده است . ابن درید گوید: کبریتی که موجب برافروختن آتش است به نظر من عربی نیست . و کبریت احمر از ماده ای است که معدنش در «وادی النمل » آن سوی شهرهای تبت است و این همان جایی است که سلیمان علیه السلام از آنجا عبور کرد. و رجوع به «وادی موران » و «وادی مورچگان » و معجم البلدان و المعرب شود.



کلمات دیگر: