مترادف بامحبت : بامهر، رئوف، شفیق، صمیمی، مشفق، مهربان، مهرپرور متضاد بامحبت : نامهربان، بی مهر، کم محبت
kind (صفت)خوب، مهربان، خیر، خوش خلق، خوش مزاج، خوش جنس، با محبت، مشفق، مهربانی شفقت امیزloving (صفت)عاشق، صمیمی، خاطرخواه، دوستدار، با محبت، محبت امیزwarm-hearted (صفت)مهربان، با محبت
بامحبت. [ م َح َب ْ ب َ ] ( ص مرکب ) ( از با+ محبت ) که محبت دارد. آنکه با محبت است ، دوستدار. محب. و رجوع به محب شود.