برابر پارسی : ژادمند، ژادین
جنسی
برابر پارسی : ژادمند، ژادین
فارسی به انگلیسی
sexual, generic
materials, sex, sexual
فارسی به عربی
جنس , جنسی , عام , نوع
عربی به فارسی
وابسته به عشق شهواني , جنسي , تناسلي , وابسته به الت تناسلي و جماع
مترادف و متضاد
مقاربتی، جنسی، تناسلی
عمومی، جنسی، کلی، نوعی، وابسته به تیره
جنسی، دارای خاصیت جنسی، تناسلی
جنسی
جنسی
فرهنگ فارسی
ویژگیهای مربوط به هر دو جنس یا روابط جنسی یا جنسینگی یا اندامهای جنسی و کارکرد آنها
( صفت ) ۱- منسوب به جنس . ۲- آنچه مربوط به امور شهوانی باشد اعمال جنسی .
فرهنگ معین
(جِ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) آنچه مربوط به امور شهوانی است .
لغت نامه دهخدا
جنسی. [ ج ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به جنس. ( فرهنگ فارسی معین ). || در اصطلاح متداول امروزی ، آنچه مربوط به امور شهوانی باشد. ( فرهنگ فارسی معین ): اعمال جنسی.
- جاذبه جنسی ؛ کششی که از نظر غریزه جنسی میان دو موجود نر و ماده پدید می آید.
- مسائل جنسی ؛ مسائل مربوط به غریزه جنسی.
- جاذبه جنسی ؛ کششی که از نظر غریزه جنسی میان دو موجود نر و ماده پدید می آید.
- مسائل جنسی ؛ مسائل مربوط به غریزه جنسی.
فرهنگ فارسی ساره
ژادمند، ژادین
فرهنگستان زبان و ادب
{sexual} [علوم سلامت] ویژگی های مربوط به هر دو جنس یا روابط جنسی یا جنسینگی یا اندام های جنسی و کارکرد آنها
پیشنهاد کاربران
ژادی، ژادین
کلمات دیگر: