کلمه جو
صفحه اصلی

جراثقال


برابر پارسی : باربر، گرانکش

فارسی به انگلیسی

crane

فرهنگ فارسی

۱-( مصدر ) کشیدن بارهای سنگین . ۲- دستگاهی که بدان میتوان بارهای سنگین را با نیروی کارگر بحرکت در آورد و یا قدرت یک ماشین بوسیل. یک اهرم شیئی را از محلی بمحلی دیگر منتقل ساخت .۳- علمی که در آن از قواعد برداشتن و کشیدن بارهای سنگین بحث شود.

فرهنگ معین


لغت نامه دهخدا

جر اثقال. [ ج َرْ رِ اَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ( علم... ) در اصطلاح مکانیک ، برداشتن سنگینی ها باشد با قوت کم. و صناعت جراثقال یکی از اقسام صناعت حیل ( مکانیک ) باشد که در آن از چگونگی اتخاذ وسایل برای برداشتن چیزهای سنگین با نیروی اندک گفتگو میشود. مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: آن دانشی است که چگونگی بوجود آوردن ابزارهای سنگین در آن بیان میشود و سود آن انتقال اجرام سنگین با نیروی اندک است. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). دانشی است که در آن از چگونگی اتخاذ ابزارهایی گفتگو می شود که چیزهای سنگین را با نیروی اندک می کشند و منفعت این آشکار است. و «ایدن » در کتاب جراثقال خود درباره منفعت آن استدلال فراوان کرده و گفته است بیاری این دانش می توان صد هزار رطل را به نیروی پانصد رطل بلند کرد. دانش مزبور از شعب علم هندسه است.( از کشف الظنون ). علمی است که در کتب قدیم به علم الحیل شهرت دارد و همان مکانیک است که در متون امروزی بدین سان تعریف شده است : علمی است که مخصوص بحث در حرکت و سکون اجسام مادی نسبت به یکدیگر میباشد. این علم را مکانیک عمومی گویند زیرا در آن کلیات مربوط به حرکت و سکون جمیع اجسام طبیعی مورد مطالعه قرار میگیرد. مکانیک عمومی از سه قسمت اصلی تشکیل میشود، در قسمت اول فقط خواص حرکات اجسام نسبت به هم منظور میگردد بی آنکه علت هر حرکت در نظر گرفته شود. این بخش جنبش شناسی یا سینماتیک نام دارد. در قسمت دوم روابط موجود بین حرکات و علتهای آنها مورد بحث قرار میگیرند، البته علل اصلی حرکات اجسام مکتوم است ولی برای تشخیص حرکات در کیفیت های مختلف کمیتی موسوم به نیرو چنان تعریف میشود که دارای خواص علت حرکات باشد. این قسمت که مکمل قسمت نخست است نیروشناسی یا دینامیک نامیده میشود. قسمت سوم مربوط به مطالعه خواص سکون اجسام نسبت به یکدیگر است در این صورت نیروهای مختلف وارد به هر جسم طوری میباشند که مجموعه آنها این جسم را نسبت به یک جسم دیگر، ساکن نگاه دارد. این بخش به ایست شناسی یا ستاتیک معروف میباشد. ( از مکانیک عمومی مجتبی ریاضی ج 1 ص 1 ).

فرهنگ عمید

= جرثقیل

جرثقیل#NAME?


دانشنامه آزاد فارسی

جراَثقال
رجوع شود به:جرثقیل

پیشنهاد کاربران

استاد محمد علی فروغی این کلمه را ( جرّاثقال ) که به گرانش و جاذبه و علم مکانیک دلالت دارد در کتاب سیر حکمت در اروپا به کار برده اند:
"و گالیله ایتالیائی که موسس علم طبیعی و جرّاثقال و نجوم جدید است و . . . "


کلمات دیگر: