مترادف جان پرور : جانبخش، جانفزا، روحبخش، روح پرور
جان پرور
مترادف جان پرور : جانبخش، جانفزا، روحبخش، روح پرور
فارسی به انگلیسی
فرهنگ اسم ها
اسم: جان پرور (پسر) (فارسی) (تلفظ: jān parvar) (فارسی: جانپرور) (انگلیسی: jan parvar)
معنی: روح پرور، جان بخش
معنی: روح پرور، جان بخش
(تلفظ: jān parvar) جانبخش ، ← جانبخش .
مترادف و متضاد
جانبخش، جانفزا، روحبخش، روحپرور
فرهنگ فارسی
( صفت ) پرورند. جان و روان روح پرداز آنچه باعث تیمار جان شود.
لغت نامه دهخدا
جان پرور. [ جام ْ پ َرْ وَ ] ( نف مرکب ) پرورنده روان. ( ناظم الاطباء ). روح پرور. آنچه جان را پرورش دهد. آنکه یا آنچه باعث تیمار جان شود :
تو از معنی همان بینی که از بستان جان پرور
ز شکل و رنگ گل بیند دو چشم مرد نابینا.
چون آب حیات هست جان پرور.
ز جان بگذر که جان پرور تو باشی.
خداوند بودم شدم چاکرت.
زهر مدانش که به از شکر است.
بمن ده که جان مرادرخور است.
نظر بر عزیزان جان پرور افکن.
بیند هزار صورت جان پرور آینه.
خلوت بی مدعی سفره بی انتظار.
ولد میوه نازنین بر سرش.
که ای یار جان پرور دلفروز.
جان پروراست قصه ارباب معرفت
روزی برو بپرس و حدیثی بیا بگو.
تو از معنی همان بینی که از بستان جان پرور
ز شکل و رنگ گل بیند دو چشم مرد نابینا.
ناصرخسرو.
هر بوسه کزو بقهر بستانم چون آب حیات هست جان پرور.
امیر معزی ( از بهار عجم ).
مرا تا دل بود دلبر تو باشی ز جان بگذر که جان پرور تو باشی.
نظامی.
بشیرین سخنهای جان پرورت خداوند بودم شدم چاکرت.
نظامی.
داد بدو کاین می جان پرور است زهر مدانش که به از شکر است.
نظامی.
بیا ساقی آن می که جان پرور است بمن ده که جان مرادرخور است.
نظامی.
پی از هر خسی سایه پرورد بگسل نظر بر عزیزان جان پرور افکن.
خاقانی.
در آینه دریغ بود صورتی کزوبیند هزار صورت جان پرور آینه.
خاقانی.
دولت جان پرورست صحبت آموزگارخلوت بی مدعی سفره بی انتظار.
سعدی.
درختست بالای جان پرورش ولد میوه نازنین بر سرش.
سعدی.
گرستن گرفت از سر صدق و سوزکه ای یار جان پرور دلفروز.
سعدی.
و مشهور است مواضع جان پرور ومقامات متفرجات دلخواه... ( ترجمه محاسن اصفهان ص 24 ).جان پروراست قصه ارباب معرفت
روزی برو بپرس و حدیثی بیا بگو.
حافظ.
- نسیم جان پرور ؛ باد ملایمی که روان را نشاط و شادابی بخشد. رجوع به جان پروردن شود.فرهنگ عمید
=جان بخش: بیا ساقی آن می که جان پرور است / به من ده که چون جان مرا درخور است(نظامی۵: ۹۴۶ )، شکر ریخت مطرب به رامشگری / کمر بست ساقی به جان پروری (نظامی۵: ۸۶۶ ).
دانشنامه عمومی
جان پرور روستایی در دهستان ادیمی بخش مرکزی شهرستان نیمروز استان سیستان و بلوچستان ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۱۰۷ نفر (در ۲۸ خانوار) بوده است.
wiki: جان پرور
پیشنهاد کاربران
جانپرور : /jān parvar/ جانپرور : جانبخش . اسم جانپرور مورد تایید ثبت احوال ایران برای نامگذاری پسر است .
کلمات دیگر: