کلمه جو
صفحه اصلی

جن زده


مترادف جن زده : پری زده، مجنون، مصروع

فارسی به انگلیسی

possessed


مترادف و متضاد

پری‌زده، مجنون، مصروع


فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- پری زده آنکه مورد اذیت و آزار جنیان واقع شده . ۲- مصروع .
پری زده آنکه مورد اذیت و آزار جنیان واقع شده یا مصروع .

فرهنگ معین

(جِ زَ دِ ) [ ع - فا. ] (ص مف . ) کسی که دچار صرع باشد، دیوانه .

لغت نامه دهخدا

جن زده. [ ج ِ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) پری زده. آنکه مورد اذیت و آزار جنّیان واقع شده. || مصروع. ( فرهنگ فارسی معین ). مصاب.

پیشنهاد کاربران

جن زده یامجنون کسی که جن دراوحلول کرده ودچارزوال عقل شده باشدکه درفارسی به اودیوانه یعنی کسی که دیودراوحلول کرده است می گویند

فکر کنم بشه سیاه روهی و روانی


کلمات دیگر: