کلمه جو
صفحه اصلی

تاذی


مترادف تاذی : آزار، آزردگی، اذیت، ایذاء، رنجش، رنجیدگی

فارسی به انگلیسی

being injured, annoyance


مترادف و متضاد

آزار، آزردگی، اذیت، ایذاء، رنجش، رنجیدگی


فرهنگ فارسی

۱- ( مصدر ) آزردن آزرده شدن اذیت دیدن . ۲- ( اسم ) آزردگی.

فرهنگ معین

( تأذی ) (تَ أَ ذّ ) [ ع . ] (مص ل . ) آزرده شدن ، آزار دیدن .

لغت نامه دهخدا

تأذی. [ ت َ ءَذْ ذی ] ( ع مص ) آزرده شدن. ( منتهی الارب ) ( زوزنی ) ( دهار ) ( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ). رنج کشیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اذیت دیدن. ( فرهنگ نظام ). رنجش. رنجیدن. رنجیدگی. رنج بردن.

فرهنگ عمید

اذیت شدن، آزار دیدن، آزرده شدن.

پیشنهاد کاربران

آزار رساندن


کلمات دیگر: