کلمه جو
صفحه اصلی

پروژه


مترادف پروژه : برنامه، طرح، نقشه

برابر پارسی : زمینه، انگاره، پیشنهاد، برنامه، پیرنگ

فارسی به انگلیسی

design, game, plan, project

project


plan, project


فارسی به عربی

مشروع

مترادف و متضاد

projection (اسم)
تجسم، طرح، بر امدگی، نقشه کشی، پرتاب، سده، تصویر، پیش امدگی، نور افکنی، پروژه، افکنش، پیش افکنی، اگراندیسمان

project (اسم)
طرح، نقشه، پروژه، پروژه افکندن

برنامه، طرح، نقشه


فرهنگ فارسی

نقشه، طرح، لایحه، نیت، قصد، کارهای انجام شونده
( اسم ) ۱- طرح نقشه . ۲- طرح اولی نقش. اولیه .

مجموعۀ فعالیت‌های موقت و هدفمند برای تولید محصول یا ارائۀ خدمت یا کسب نتایج مشخص با زمان و هزینه و منابع معین


فرهنگ معین

(پُ ژِ ) [ فر. ] (اِ. )۱ - طرح ، نقشه . ۲ - طرح و نقشة کارهایی که باید انجام شود.

فرهنگ عمید

طرح و نقشه ای که برای انجام یک کار در نظر گرفته می شود.

دانشنامه عمومی

استاندارد PRINCE2 دو تعریف را برای پروژه یا پیرنگ ارائه داده است که اولی به اهداف پروژه و دیگری به ویژگی های پروژه توجه دارد. این استاندارد از جهت اهداف ،پروژه را یک محیط مدیریتی که به منظور تحویل یک یا چند محصول تجاری مطابق با یک موقعیت تجاری مشخص ایجاد شده است تعریف می کند و در جای دیگر و با توجه به ویژگی های پروژه آن را یک سازمان موقتی که باید یک نتیجه منحصربه فرد و از پیش تعیین شده را با یک زمان از قبل تعیین شده و منابع مشخص، ایجاد کند می داند. استاندارد PMBOK یک پروژه را تلاشی موقتی که به منظور تولید محصول، خدمت یا نتیجه ای منحصربه فرد انجام می گیرد، می داند. و براساس تعریف استاندارد ICB پروژه یک عملکرد محدود شده توسط زمان و هزینه برای دست یابی به تحویل شدنی های تعریف شده (محدوده تعریف شده برای برآوردن موضوعات پروژه) براساس استانداردهای کیفیت و الزامات است.قابل توجه است که همه این استانداردها محدودیت زمان، هزینه(منابع) و موقتی بودن را در کنار تولید یک محصول مشخص و منحصربه فرد مورد توجه قرار داده اند.
پروژه ها در برگیرنده فعالیت هایی هستند که باید در زمانی معین و با هزینه و کیفیتی معین اجرا بشوند.
پروژه ها اغلب یک بار انجام می شوند و به پایان می رسند. ولی گاهی نیز پروژه به دسته فعالیت هایی گفته می شود که بایستی در فاصله های تاریخی ویژه تکرار شوند، همچون بازسازی های بنیادی یک پالایشگاه هر دو سال یکبار
در بسیاری موارد به نادرستی پروژه، مدیریت پروژه، سنجش پروژه و برنامه ریزی پروژه به یک مفهوم بکار می روند و شاید یکی از دلایل و شوندهای آن آموزش همهٔ موارد بالا در یک ترم و در یک درس سه واحدی باشد، که دانشجویان مهندسی صنایع و مدیریت، یکبار و در یک ترم بایستی با تمام این توانایی ها آشنا شوند.
یک پروژه دارای مراحل مختلفی است که هر مرحله دارای خصوصیت خاص خود و نیازمند تصمیم گیری های مناسب آن است. از متداول ترین تقسیم بندی های پروژه می توان به فازه های: درک، برنامه ریزی، اجرا و به پایان رساندن پروژه اشاره کرد. تقسیم بندی های دیگری نیز وجود دارد که به طور کلی همان مفهوم ذکر شده را بیان می کنند.
عموماً در ایران و دیگر نقاط جهان، منظور از نوع پروژه، پروژه های ساختمانی و تأسیساتی است در صورتی که با توجه به تعریف پروژه می توان تقسیم بندی زیر را به عنوان نمونه در نظر گرفت:
یا:

کلان کار


فرهنگ فارسی ساره

برنامه، پیرنگ


فرهنگستان زبان و ادب

{project} [مدیریت-مدیریت پروژه] مجموعۀ فعالیت های موقت و هدفمند برای تولید محصول یا ارائۀ خدمت یا کسب نتایج مشخص با زمان و هزینه و منابع معین

جدول کلمات

نقشه, طرح, لایحه, قصد, نیت

پیشنهاد کاربران

تلاش موقت در تعهد و تضمین خلق یک محصول یا خدمت منحصر به فرد، موقت به این معنی است که هر پروژه پایانی تعریف شده دارد و منحصر به فرد با این معنی است که محصول یا خدمت به شکلی مشخص و متمایز، از تمام محصولات یا خدمات مشابه متفاوت است.

پیش سازه

پروژه=پیشجهته

فَرآشان

پروژه
پیش انداز ، فراانداز
پیش یازه ، فرایاز
پیشازه ( کوتاهتر و روانتر است )

نقشه، طرح

پروژه
project : pro - ject
pro = فَرا ، پیش
ject = یاخت از یاختن یا یاز از یازیدن
یاختن / یازیدن / آختن/ آزیدن / آهیختن / آهیزیدن / آهَنجیدن = بیرون کِشیدن ، بَرآمدن، بَرآییدن، بَرآوردن
پیشنهادات :
۱ - گرته برداری : فَرایاخت ، فَرایازه، فَراخت ، فَرازه ، فَراهیخت ، فراهیزه ، فراهنج ، فراهنجه
۲ - فَرآیه ( از فَراآمدن یا فَراآییدن که کوتاه شده و هماهنگ با گویش پارسی امروز : فَر - آی - ه )
۳ - بَرکِش ، فَراکِش
۴ - بَرآوره، فَرآور
۵ - پیشاوَرد

پروژه
پیش نهاد دیگر : کاربایه

لایحه

پروژه، با برگردان و هم خوانی با نزدیک ترین واژه برابر است با " پیش انجام" که پایان هر پروژه هم در به انجام بدون کم و کاست کاری می انجامدو کاری هم که در هر پروژه می شود زمینه ساز انجام کار پایانی است.


کلمات دیگر: