مترادف جولا : بافنده، جولاه، جولاهه، شعرباف، نساج، عنکبوت
جولا
مترادف جولا : بافنده، جولاه، جولاهه، شعرباف، نساج، عنکبوت
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
حائک
مترادف و متضاد
بافنده، نساج، جولا
بافنده، جولاه، جولاهه، شعرباف، نساج
عنکبوت
۱. بافنده، جولاه، جولاهه، شعرباف، نساج
۲. عنکبوت
فرهنگ فارسی
۱- ( صفت ) بافنده نساج . ۲- ( اسم ) عنکبوت .
لغت نامه دهخدا
جولا. ( ص ، اِ ) نساج. بافنده. حائک. جولاهه. جولاه. رجوع به جولاه و جولاهه شود.
فرهنگ عمید
=جولاه
جولاه#NAME?
گویش مازنی
/joolaa/ بافنده - نام طایفه ای بزرگ در رامسر
۱بافنده ۲نام طایفه ای بزرگ در رامسر
پیشنهاد کاربران
جولا. . . جول. . . جل. همگی به معنی پالان هستند. و برای انواع چارپایان بخصوص الاغ استفاده میشود
معانی واژه "جولا" به ترتیب میزان استفاده:
۱. به معنی بافنده و نساج است.
۲. یک نوع عنکبوت است.
۳. نام نوعی پرنده می باشد.
۴. به یک تبار نسبتا بزرگ ایرانی اشاره دارد.
۱. به معنی بافنده و نساج است.
۲. یک نوع عنکبوت است.
۳. نام نوعی پرنده می باشد.
۴. به یک تبار نسبتا بزرگ ایرانی اشاره دارد.
کلمات دیگر: