کلمه جو
صفحه اصلی

پاکار


مترادف پاکار : پیشکار، عریف، کارگزار، پادو، خادم، خدمتکار، نوکر

متضاد پاکار : کارفرما

مترادف و متضاد

۱. پیشکار، عریف، کارگزار
۲. پادو، خادم، خدمتکار، نوکر ≠ کارفرما


فرهنگ فارسی

پایکار، نوکر، خدمتکار، تحصیلدار، پادو
( صفت اسم ) ۱- کسی را گویند که چون تحصیلداری بجایی بیاید او زر از مردم تحصیل کند و بتحصیلدار دهد شخصی که در شهرها و دهها جای مردم بمحصلان و ارباب طلب دیوانی نماید کار گذار عریف . ۲- کسی که برای محافظت کشت و زرع دهقانان در دهکده ها مدت یک سال استخدام شود . ۳- خدمتکار پادو چاکر نوکر خادم . ۴- آنکه مستراح را جاروب کند کناس . ۵- پیرمرد برزن وده. ۶- مامور محلی که زیر دست کدخدا وزیر دست میرابست و کار او مراقبت کشتزارهای دهقانانست .
پایکار خدمتکار

محل شروع انحنا در قوس و چَفته و طاق


فرهنگ معین

(ص مر. ) ۱ - تحصیلدار. ۲ - کسی که مراقبت از کشتزارها را به عهده دارد. ۳ - خدمتکار، نوکر.

لغت نامه دهخدا

پاکار. ( ص مرکب ، اِ مرکب ) پایکار. کسی را گویند که چون تحصیلداری بجای بیاید او زر از مردم تحصیل کند و به تحصیلدار دهد. ( برهان ). شخصی که در شهرها و ده ها جای مردم به محصلان و ارباب طلب دیوانی نماید. ( رشیدی ). کارگذار. عَریف. || پیرمرد برزن و ده. || آنکه مستراح را جاروب کند. کناس. ( رشیدی ) ( برهان ). || خدمتکار. پادو. چاکر. نوکر. خادم : قبیل ، پاکار یا رئیس قوم. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

۱. [منسوخ] آن که کارش مراقبت از کشتزارهای دهقانان یا تقسیم آب و رسیدگی به برخی از کارهای مردم ده است، کسی که زیردست کدخدا یا میرآب است.
۲. [قدیمی] نوکر، خدمتکار.
۳. [قدیمی] پادو.
۴. [منسوخ] تحصیل دار.

دانشنامه عمومی

پاکار در معماریبخشی از سازه درست در نقطه ای میان دیوار و تاق یا گنبد است که از یک سو بالاترین بخش دیوار و از دیگر سو پست ترین بخش تاق یا گنبد که چَفد از آنجا آغاز می شود را به هم می دوساند (متصل می کند). به بیان ساده تر پاکار جایی ست که تاق یا گنبد از آن آغاز می شود و پاراسته که نخستین بخش چَفد تاق یا گنبد است مستقیم روی آن قرار می گیرد. پاکار دو جور است:
خیز و اندام گنبدهای ایران، استاد محمدکریم پیرنیا، هنر و معماری،
چفدها و طاق ها، استاد محمد کریم ییر نیا، گردآوری زهره بزرگمهری، فصلنامه علمی فنی هنری
شیوه های معماری ایران، گردآوری غلامحسین معماریان، تهران، نشر هنر اسلامی، ۱۳۸۱
بناهای سنتی (اجرا، عملکرد، خصوصیت، مرمت)، حسین فرخ یار، نشر بهمن آرا۱۳۸۶
۱ پاکار با کیز که در سبک آجرچینی تاق ضَربی پیاده می شود.
۲ پاکار بی کیز که در سبک آجرچینی تاق رومی و تاق چَپیله پیاده می شود.
شیوه نشاندن چَفد تاق و گنبد بر روی پاکار نیز سه جور است:

فرهنگستان زبان و ادب

{impost , springing , springer} [معماری و شهرسازی] محل شروع انحنا در قوس و چَفته و طاق

گویش مازنی

/paa kaar/ پادوی کدخدا جهت فرمان بردن و ارتباط رعایا

گویش بختیاری

دشتبان، مراقبتکننده از کشتزار.


واژه نامه بختیاریکا

( پا کار * ) نوکر؛ پادو

پیشنهاد کاربران

پایه در همه کار

آماده البته به مازنی.

آماده در زبان مازنی.

پاکار : محل قرارگیری سقف روی دیوار در طاق ضربی را پاکار گویند . ( اصطلاح بنایی و ساختمان سازی )

پادو ( فارسی دری )
servant


کلمات دیگر: