مترادف تپاله : پهن، تاپال، تپال، سرگین
تپاله
مترادف تپاله : پهن، تاپال، تپال، سرگین
فارسی به انگلیسی
cow - dung dried for fuel
dropping, dung, excrement, feces, muck
مترادف و متضاد
پهن، تاپال، تپال، سرگین
فرهنگ فارسی
( اسم ) پهن گاو.
فرهنگ معین
(تَ لِ ) (اِ. ) پهن گاو.
لغت نامه دهخدا
تپاله. [ ت َ ل َ / ل ِ] ( اِ ) سرگین و فضله گاو. ( فرهنگ نظام ). سرگین گاو. ( ناظم الاطباء ). افکنده گاو. مدفوع گاو. آنگاه که بسرشند و خشک کنند باندازه های معلوم سوختن را. || تفاله و ثفل کنجد و جز آن. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
= تاپاله
تاپاله#NAME?
واژه نامه بختیاریکا
( تَپالِه ) سوخت حیوانی بدست آمده از پهن گاو به قطر حدود بیست سانتیمتر و ارتفاعی کمتر از ده سانتی متر با ته صاف و رویه ای دوار
کلمات دیگر: