مترادف جان نثار : برخی، جانباز، جان فدا، فدایی، چاکر، مخلص
جان نثار
مترادف جان نثار : برخی، جانباز، جان فدا، فدایی، چاکر، مخلص
فارسی به انگلیسی
ready to sacrifice one's life
liegeman
مترادف و متضاد
برخی، جانباز، جانفدا، فدایی
چاکر، مخلص
فرهنگ فارسی
کسی که جان را فدای دیگری کند
لغت نامه دهخدا
جان نثار. [ جان ْ ن ِ ] ( ص مرکب ) کسی که جان را فدای دیگری کند. فدوی. بنده. ( ناظم الاطباء ). || چاکر. این بنده.
فرهنگ عمید
۱. کسی که جان را فدای دیگری کند، آن که در راه کسی جانبازی و فداکاری کند.
۲. من، بنده.
۲. من، بنده.
کلمات دیگر: