کلمه جو
صفحه اصلی

جنجالی


مترادف جنجالی : غوغایی، هوچی

فارسی به انگلیسی

alarmist, contentious, rambunctious, rowdy

uproarious, rambunctious, contentious, clamorous, alarmist, rowdy, noisy, troublemaking


مترادف و متضاد

غوغایی، هوچی


فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که جنجال بر پا کند آنکه داد و فریاد کند.

وابسته به جنجال و جنجال آفرینی


فرهنگ معین

( ~. ) (ص نسب . ) ۱ - کسی که جنجال برپا کند، آن که داد و فریاد کند. ۲ - پرسر و صدا.

فرهنگ عمید

کسی که دادوفریاد، آشوب و جنجال برپا کند، آشوبگر.

پیشنهاد کاربران

یه کار عجیب شگفت انگیز

آشوبگر

اشوبگر

کسی که غوغایی به پاکند


کلمات دیگر: