مترادف بچه بازی : رفتارنسنجیده، اعمال نامعقول، کار ناشایست، غلام بارگی
بچه بازی
مترادف بچه بازی : رفتارنسنجیده، اعمال نامعقول، کار ناشایست، غلام بارگی
فارسی به انگلیسی
pederasty, sodomy
(US) pedophilia, (UK) paedophilia
مترادف و متضاد
لواط، بچه بازی
لواط، بچه بازی، جماع غیر طبیعی
لواط، بچه بازی
رفتارنسنجیده، اعمال نامعقول
کار ناشایست، غلامبارگی
فرهنگ فارسی
بازی بچه گانه کار های کودکانه .
فرهنگ معین
( ~. ) (حامص . ) ۱ - بازی کودکانه . ۲ - عمل بچه باز. ۳ - (عا. ) رفتار نامناسب و نسنجیده . ۴ - (عا. ) آسان پنداشتن کار و جدی نگرفتن آن .
لغت نامه دهخدا
بچه بازی. [ ب َ چ َ / چ ِ / ب َ چ َ / چ ِ / ب َچ ْ چ َ / چ ِ ] ( حامص مرکب ) بازی بچه گانه. کارهای کودکانه. بچگی کردن. || کنایه از خرد گرفتن کار و کوچک انگاشتن امری است.
- امثال :
این کار بچه بازی نیست .
|| عمل بچه باز. امردپرستی. لواط. ( ناظم الاطباء ). غلامبارگی.شاهدبازی :
بچه بازی اگر نمیداند
بچه ریش رانهاده چرا؟
- امثال :
این کار بچه بازی نیست .
|| عمل بچه باز. امردپرستی. لواط. ( ناظم الاطباء ). غلامبارگی.شاهدبازی :
بچه بازی اگر نمیداند
بچه ریش رانهاده چرا؟
ابوالبرکات.
واژه نامه بختیاریکا
خِرتِنَک بازی
کلمات دیگر: