تاکتیک یا راهکُنِش (به انگلیسی: Tactic) واژه ای است که به طور رسمی از ۱۷۶۶ میلادی کاربرد آن در ادبیات نظامی غرب آغاز شده است. واژه نامه آکسفورد این واژه را از واژهٔ لاتین tactica و همین طور از واژهٔ یونانی tactike و tactikos به معنی نظم و سامان و نیز دارای نظم و ترتیب مشخص مشتق می داند. امروزه این واژه دارای معانی گوناگونی فراتر از ریشهٔ نخستینِ آن پیدا کرده است که آرایش برای رزم یا رزم آرایی، روش جنگیدن و نبرد از آن جمله است.
ریشهٔ اصلی واژهٔ «تاکتیک»، واژهٔ «تک تاخت»، «تک توختن» و «تک توزی» در زبان پهلوی است که در فرهنگ نظامی ایران زمین به دلیل وجود سواره نظام ورزیده در زمان حاکمیت هخامنشیان، پارتیان و ساسانیان به عنوان جنگاوران، تک آوران همواره در جنگ ها با خلق جنگ سریعِ سواره نظام، فاتح نبردهای بسیاری شده اند. (حبیبی، ۱۳۹۲). این واژه سپس از طریق ایران به فرهنگ یونانی و رومی (تکتیکوز) و از آنجا به فرهنگ غرب و اروپا و ادبیات مرسوم نظامی دنیا به صورت واژهٔ تاکتیک راه یافته است.
در زبان فارسی میانه، واژهٔ «توختن» و «توزیدن» در معانی ای از جمله فراهم آوردن، جُستن، خواستن، تاخت و تاراج، حمله و هجوم آمده است. (ن. ک: لغت نامهٔ دهخدا) واژهٔ «توز» و «توختن» و «تاختن» در شاهنامهٔ فردوسی نیز با همین ریشه در مفهوم جنگ، نبرد و رزم آمده است. با نادیده گرفتن این مقدمه چنانچه باید به جای واژهٔ «تاکتیک» واژه ای انتخاب گردد، واژهٔ «راهوَرد» پیشنهاد می گردد، که از خود از دو واژهٔ راه + آورد تشکیل شده است. واژهٔ «آورد» خود از ترکیب پیشوند «آ» به معنی «آماده و مهیا بودن» و ریشهٔ «ورد» تشکیل شده که خود در زبان اوستایی از ریشهٔ «پرت» به معنی نبرد کردن، جنگیدن و ضربه زدن ساخته شده است. حرف «پ» و «ت» در آن، در برگردان به فارسی، به «و» و «د» تبدیل شده و کلمهٔ «ورد» از آن به معنی نبرد مشتق گردیده است؛ بنابراین، واژهٔ «راهورد» به مفهوم روش نبرد، شیوهٔ جنگیدن با معنی دقیق تاکتیک در ادبیات نظامی همخوانی دارد. از طرفی نیز استراتژی همواره در اغلب اوقات با تاکتیک به کار می رود. به همین دلیل، راهبرد (استراتژی) در کنار راهوَرد (تاکتیک) هم شکلیِ این دو واژه را با هم نیز تا حدود زیادی نشان می دهد، که بر زیبایی به کارگیری آن در ادبیات فارسی می افزاید.