برابر پارسی : گفتمان کردن، گفتگو کردن، سخن زدن
جدل کردن
برابر پارسی : گفتمان کردن، گفتگو کردن، سخن زدن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- جنگ کردن منازعه کردن . ۲- مباحثه کردن .
فرهنگ معین
( ~. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) ۱ - جنگ کردن . ۲ - بحث و گفتگو کردن .
لغت نامه دهخدا
جدل کردن. [ ج َ دَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مباحثه نمودن. ( ناظم الاطباء ). یک و دو کردن. ( یادداشت مؤلف ). محاجه کردن. بحث کردن. جنگ کردن. منازعه نمودن. ( ناظم الاطباء ). خصومت و دشمنی کردن. جنگ و نزاع کردن :
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
ور بحق گفت جدل با سخن حق نکنیم.
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
ور بحق گفت جدل با سخن حق نکنیم.
حافظ.
پیشنهاد کاربران
�گفتمان� واژهای است برساخته ی داریوش آشوری که به جای �دیسکورس� گذاشته است و به هیچ وجه به معنای گفتگو نیست. بنابراین �گفتمان کردن� - در بخش برابر پارسی - به حتم غلط ست.
کلمات دیگر: