کلمه جو
صفحه اصلی

باکیاست


مترادف باکیاست : سیاس، سیاستمدار، زیرک، هوشمند، کاردان، مدبر

متضاد باکیاست : بی تدبیر، بی کیاست، نامدبر

فارسی به انگلیسی

tactful

مترادف و متضاد

سیاس، سیاستمدار، زیرک، هوشمند، کاردان، مدبر ≠ بیتدبیر، بیکیاست، نامدبر


لغت نامه دهخدا

باکیاست.[ س َ ] ( ص مرکب ) ( از: با + کیاست ) زیرک. ظریف. ظریفه. کَیِّس. عاقل. فهیم. لبیب. و رجوع به کیاست شود.


کلمات دیگر: