کلمه جو
صفحه اصلی

تاسیس شدن


مترادف تاسیس شدن : احداث شدن، دایر شدن، ایجاد شدن، به وجود آمدن، پی ریزی شدن، بنیاد شدن

مترادف و متضاد

۱. احداثشدن، دایر شدن
۲. ایجاد شدن، به وجود آمدن
۳. پیریزی شدن، بنیاد شدن


فرهنگ فارسی

بنا شدن

لغت نامه دهخدا

تأسیس شدن. [ ت َءْش ُ دَ ] ( مص مرکب ) دایر گشتن. بنا شدن. بنیادافکنده شدن. بنیاد گشتن. برپا گشتن. رجوع به تأسیس شود.


کلمات دیگر: