accumulation (اسم)
انباشتگی، ذخیره، توده، جمع اوری
cumulation (اسم)
انباشتگی، توده، جمع اوری، گردآوری
muster (اسم)
جمع اوری، اجتماع، صف، ارایش، لیست اسامی
collection (اسم)
جمع اوری، اجتماع، مجموعه، گردآوری، کلکسیون، وصول، گرداورد
hoarding (اسم)
انباشتن، جمع اوری، احتکار، دیوار موقتی
assemblage (اسم)
جمع اوری، اجتماع، انجمن، عمل سوار کردن، ماشین سواری